گام اول
سخت ترین مسیرها با اولین گام شروع می شود.
نقطه ی آغاز:
از نظر زمانی در جایی که در حال حاضر هستید، طبعاً ممکن است توانایی کسب درصدهای نوشته شده در کادر کارنامه کنکورتان را نداشته باشید، اما با یک برنامهریزی صحیح میتوانید به این درصدها برسید. دقت کنید: به اطراف خود نگاه کنید، ساختمانی که در آن حضور دارید، میزی که پشت آن نشستهاید، هر چیز دیگری که در اطراف خود میبینید، در ابتدا اصلاً وجود نداشته، ولی بر اساس احساس نیاز و یک روند زمان بر و حساب شده به وجود آمدهاند. به صورتی که در ابتدا به شکل تصور و تجسمی از آن شی بوده(یعنی انسان بر اساس نیاز خود در ابتدا شروع به رویا پردازی میکند) و سپس به صورت طرحی بر روی کاغذ پیاده شده و در نهایت با تلاش و کوشش انسان یا انسانهایی به صورت وسیلهای کارآمد به وجود آمده و در اختیار شخص شما قرار گرفته است. اهداف شما نیز همین روال را طی خواهد کرد:
ابتدا به صورت تصور، فکر و یا تجسمی از کسب آن هدف که نیازمند به دست آوردن آن هستید، ذهن شما تصویرسازی خواهد شد(رویای شما شکل خواهد گرفت). آن را به صورت یک برنامه کاری بر روی کاغذ(دفترچه مشاوره و برنامهریزی هدفمند) طراحی کرده و در قدم بعد با تلاش و کوشش و جدیت تمام و با همراهی یک راهنما، سعی در واقعیت بخشیدن با آن هدف خواهید کرد.
شما نیز همین روال را طی میکنید:
۱- هدف خود را به صورت کاملاً مشخص تجسم کردهاید.
۲- آن را به صورت طرح بر روی کاغذ ترسیم کردید.
۳- اکنون زمان عمل فرا رسیده است.
هدف: هدف یعنی اینکه بدانیم کجا هستیم، کجا و با چه وسیلهای میرویم. این رمز موفقیت شماست.
همیشه در اطراف خود افراد موفق را مشاهده میکنید. رادیو، تلویزیون و روزنامهها هر روز در زمینههای مختلف افرادی را به عنوان انسانهای موفق به شما معرفی میکنند و شما مشتاقانه با آنها نگاه کنید. از تلاش خود و کسانی که آنها را در این مسیر راهنمایی کردهاند، میگویند و شما به داشتهها و نداشتههای خود در این مسیر فکر میکنید. اما مهمترین اصلی که تمام این افراد را به موفقیت رسانده، تعیین هدف در ابتدای مسیر است.
طولانیترین مسیرها نیز با اولین قدم آغاز میشود. قدم اول را درست بردارید.
تعیین هدف:
اولین قدم در هر کاری تعیین هدف است. بدون هدف هر حرکتی به صورت اتفاقی بوده و در نهایت به شکست منجر میشود. به عبارت دیگر هدف را باید به دقت مشخص کنیم. به دیالوگ زیر که قسمتی از داستان آلیس در سرزمین عجایب است، توجه کنید:
زمانی که آلیس از سوراخ لانه خرگوش که در تنه درخت بود به پایین پرت شد، گربهای را دید که میتوانست صحبت کند:
آلیس: میتوانید کمکم کنید که از کدام طرف باید بروم!
گربه: این بستگی دارد که به کجا میخواهی بروی.
آلیس: راستش خودم هم نمیدانم کجا میخواهم بروم!
گربه: پس اهمیتی ندارد که به کدام سو حرکت کنید.
دیالوگ بالا به سادگی نشان میدهد انسانی که هدف مشخصی نداشته باشد، هیچ گاه به سرمنزل مقصود نمی رسد و همیشه در راه آزمودن تجربه های مختلف و بی حاصل است.
بنابراین در اولین قدم اهداف بلند مدت خود را به منظور آگاهی از جایی که میخواهید به آن برسید، تعیین کنید.
رکن اصلی موفقیت، هدف گذاری است و افراد موفق میدانند که چه میخواهند و با تمام وجود در هر روز زندگی برای دستیابی به خواستههایشان تلاش میکنند. رتبههای برتر نیز هدف گذاری میکنند به این دلیل که:
- ایمان دارند هدف گذاری مهم است.
بیشتر افراد موفق، به اهمیت هدف گذاری آگاه هستند. علت این امر رشد در محیطی است که در آن هدف گذاری تعریف شده است. همچنین افراد موفق با کسانی معاشرت میکنند که هدفمند هستند و این رازی است آشکار.
- روش هدف گذاری را میدانند.
علت دوم موفقیت این است که افراد موفق میدانند چگونه باید هدف گذاری کنند و از آن مهمتر اینکه تفاوت اهداف و رویاها را درک کردهاند.
- خود را برنده میبینند.
شکست، انسان را رنج میدهد به طوری که هم از نظر احساسی و هم از لحاظ ادراکی دردناک است. حتی افراد موفق نیز گاهی دچار شکست میشوند، با این تفاوت که آنها، نگاه مثبت به هدف و برنده شدن، خود را هیچگاه درگیر اتفاقات کوچک نمیکنند.
- صداهای مزاحم را نمیشنوند.
رایجترین علت عدم هدفگذاری افراد معمولی، این است که میترسند اگر هدفی را تعیین کنند و موفق نشوند، دیگران از آن سوء استفاده کرده و آنها را به باد تمسخر بگیرند. اما افراد موفق به دلیل اینکه به اهداف بلند مدت میاندیشند، از سرزنشها و اظهار نظرهای افراد غیرحرفهای ترسی به خود راه نداده و در مسیر خود ثابت قدم میمانند.
«اعتقاد داشتن به هدف سبب میشود که یک نفر انیشتین شود، یک نفر بتهون و یک نفر به صورت قهرمان درآید. و آن کس که در زندگی هدفی ندارد، نمیداند چرا به دنیا آمده است. اگر هدفتان معلوم، مقصدتان با ارزش، کارتان عاقلانه و خودتان در انجام آن ثابت قدم هستید، مطمئن باشید که جاه طلبی خود را میتوانید به دست آورید»
فراموش نکنید هدف بیعمل، صرفاً یک رویاست و عمل بیهدف، صرفاً وقت گذرانی است.
اما چرا اشخاص هدف گذاری نمیکنند؟
به اعتقاد من، مردم به چهار دلیل هدف گذاری نمیکنند:
- فکر میکنند هدف گذاری مهم نیست.
- راه آن را نمیدانند.
- ترس از شکست خوردن دارند.
- ترس از رد شدن دارند.
دیدگاهتان را بنویسید